ثمین عزیزمثمین عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه سن داره
طنین عزیزمطنین عزیزم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

ثمین بهترین هدیه آسمانی

جالب انگیز ماه،28

_ به ثمین میگم سعی کن کفشت رو در بیاری، میگه: « در نه بیاد!» _میگم علی امروز میاد خونه مامان جون! میگه:« نه بیاد!» _شب موقع خواب،میگم من نی نی میشم،تو مامانم باش، قبول میکنه. بهش میگم: مامان!اب میخام، دستش رو میذاره روی چشمش،میگه:« من خوابم!!!» _ صبح خانوم رو با هزار ترفند درحالیکه خوابه لای پتو میپیچیم، میخایم از در بریم بیرون، سرش رو از پتو میاره یرون، میگه :« میخام ببینم!!» _ صبح زود تو ماشین خوابوندمش، رفتم در پارکینگ رو ببندم و برگردم، میبینم ضبط ماشین روسنه، خاموشش می کنم، پا میشه میشینه، آهنگ میذاره ، میگه«ناناییی!!!!!!»
14 آذر 1393

ماهگرد بیست ونهم

دخترکم این روزها که بیست ونه ماهگی ات را سپری میکنی، دلم سی هزار بار برای پرسه زدن در هوای چشمانت پر می کشد. قلبم اکنده از مهری است که در مهرت گره خورده و از دل به خنکای اذر بسته ،تا زمستانی سراسر گرمی ونشاط را رقم بزند. اکنون که نفسهای خواب تو را می شمرم،زندگی را در سرپنجه ی چشمان بسته ات لمس می کنم،جایی درست در پیچش موهای خرمایی ات. چشمهایم که به نگاهت خیره می افتد،دلم به تکاپو می اندیشد که تو کجای بخشش لم یزلی به من جا داشته ای، ولیاقت من تا کجاست؟ دخترکم تمام هستی من،درحضور چون تویی خلاصه شده، در نگاه های بی دریغ مهربانت، درلحظه های ناب فریاد براوردنت  ، در واژه های سرشار ازلطفت! دوستت دارم،زندگی ام. بیست ونه ماهگی ا...
14 آذر 1393
1